آموزش تولید محتوا

جدید ترین نکات و ترفند های تولید محتوا برای داشتن وبلاگ و محتوایی فوق العاده

آموزش تولید محتوا

جدید ترین نکات و ترفند های تولید محتوا برای داشتن وبلاگ و محتوایی فوق العاده

۱۰ نکته ایجاد محتوا وب که بسیار حائز اهمیت است

نوشتن محتوای جذاب وب چیزی بیشتر از یک نشریه بازاریابی که به صورت آنلاین منتشر می‌شود است.

همچنین باید گفت بیشتر از نوشتن یک لیست در مورد یک موضوع است.

در ادامه به ده نکته برای ایجاد محتوایی که هم برای خوانندگان شما جذاب و هم برای خود شما سرگرم کننده‌ است، می پردازیم.


۱- سعی کنید کارتان فقط نسخه‌ برداری از بازاریابی چاپی ​نباشد


یکی از معمول‌ ترین اشتباهاتی که صاحبان وب تازه‌ کار انجام می‌دهند، تنها کپی‌ پیست موراد بازاریابی از نشریات مختلف به وب سایت خود است.

وب نگاری و نوشتن محتوای جذاب وب متفاوت از نوشتن برای کارهای چاپی است. روشی که وب با آن کار می‌کند از روش مطالب چاپی متفاوت است و طریقه نوشتن آن نیز باید بازتاب‌ دهنده‌ی همان باشد. ​


۲- ​برای خوانندگان امروز ایران بنویسید، نه روزنامه همشهری​


این طرز نوشتن شما نشان دهنده این نیست که چقدر خوانندگان شما باهوش هستند. این طرز فکر شما کاملا اشتباه است.

این یک واقعیت است که وب یک صحنه ی بین‌المللی است و هر مطلبی که در آن مطرح می‌کنید، توسط افراد با تمام سطح های دانش زبان فارسی آن را خواهند خواند.

اگر برای مخاطبان سطح پایین‌تر بنویسید، مطمئن باشید که مخاطبانتان علاقمند می‌مانند چون آن‌ها می‌توانند به آسانی مطالبتان را درک کنند. ​

 

۳- نوشتن مقاله به سبک هرم معکوس

برای نوشتن یک محتوای فوق جذاب برای مخاطبانتان ، اگر محتوای خود را به عنوان یک هرم در نظر بگیرید، وسیع‌ترین پوشش موضوع محتوا باید در ابتدا فهرست شود.

سپس در ادامه پیج بیشتر و بیشتر به جزئیات بپردازید. اینکار برای خوانندگان شما مفیدتر است.

چون آن‌ ها می‌توانند خواندن را متوقف کنند و زمانی که به همان مقدار جزئیاتی که به آن‌ نیاز دارند رسیدند، روی چیز دیگری تمرکز کنند.

و هرچه بیشتر به خوانندگان خود در این زمینه کمک کنید، آن‌ها بیشتر می‌خواهند مطالب شما را بخوانند. ​


​۴- محتوا بسازید، نه چرت و پرت

برای نوشتن محتوای جذاب در مقابل وسوسه نوشتن در “بازاریابی – سخنرانی” مقاومت کنید.

حتما سعی دارید تا خوانندگان خود را تحت‌ تاثیر قرار دهید، تا اقدام به یک کار خاص کنند.

اگر صفحه شما شلوغ و پر از چرت و پرت باشد، آن‌ها کم‌تر می‌توانند این کار را انجام دهند.

در هر جایی که می‌نویسید، ارزش ارائه دهید تا خوانندگان شما دلیلی برای ماندن در صفحه شما پیدا کنند. ​


​۵- متن خود را کوتاه و به منظور اصلی اشاره کنید

وب فضای خوبی برای رمان نوشتن به ویژه در یک صفحه طولانی نیست.

حتی یک فصل هم برای بیشتر خوانندگان وب طولانی است.

برای نوشتن محتوای جذاب برای وب، تولید محتوای خود را در حد زیر ۱۰۰۰۰ کاراکتر در هر صفحه نگاه دارید.

اگر شما نیاز به نوشتن یک مقاله طولانی تر از این دارید، زیر بخش‌ بسازید و در هر زیر بخش به عنوان یک صفحه مستقل بنویسید. ​


۶- بر روی خوانندگان خود تمرکز کنید، نه روی موتورهای جستجو و خزنده های گوگل

SEO برای جذب مخاطب مهم است. اما اگر نوشته‌ هایتان بیش از حد بنا بر موتورهای جستجو نوشته شده‌است، بدانید که به سرعت خوانندگانتان را از دست خواهید داد.

زمانی که برای یک عبارت کلیدی می‌نویسید، باید این عبارت را به حد کافی مورد استفاده قرار دهید، تا آن را به عنوان موضوع بشناسانید.

اما نه آنقدر که خوانندگان شما متوجه آن شوند. ​مثلا استفاده‌ از یک عبارت چند بار در یک جمله زیادی است.​ و بیش از دو بار در یک پاراگراف بیش از حد معمول است. ​


۷- استفاده از فهرست و پاراگراف‌ های کوتاه

در محتوای جذاب وب دقت کنید، محتوا را کوتاه نگاه دارید. هر چه کوتاه‌ تر احتمال خوانده شدن آن بیشتر خواهد بود. ​


۸- استخراج بازخورد از خوانندگان 

وب یک پلتفرم تعاملی است و نوشتن شما باید بازتاب‌ دهنده‌ی آن باشد.

درخواست بازخورد (و ارائه پیوندها یا فرم‌ها) راهی خوب برای نشان دادن این است که شما تشخیص می‌دهید، که در حال نوشتن برای وب هستید.

و اگر شما این بازخورد را در مقالاتتان پیاده‌سازی کنید، صفحاتتان پویا و روان باقی می‌ماند و خوانندگان شما آن را تحسین می‌کنند. ​

 


​۹- از تصاویر برای بسط دادن متن خود استفاده کنید . تصاویر از اهمیت زیادی برخوردارند و باعث جذب مخطابینتان می شوند 


تصاویر ممکن است مثل یک عصای جادویی در افزایش وسوسه‌ شدن خوانندگان متن‌های شما عمل کنند.

اما اگر شما عکاس و یا هنرمند هستید، افزودن تصاویر تصادفی پراکنده به اسنادتان می‌تواند برای خوانندگانتان گیج‌کننده باشد.

از تصاویر برای بسط دادن به اندیشه‌ی مخاطب استفاده کنید، نه فقط تزیین آن. ​


۱۰- ​این قوانین را کورکورانه  اعمال نکنید و جدی بگیرید !

همه این قوانین میتوانند شکسته شوند​​​​​.​ مخاطبین خود را بشناسید و بدانید که چرا قانونی را قبل از انجام کار نقض می‌کنید.​

از وب‌نگاری خود لذت ببرید، و مخاطبین هم از شما لذت خواهند برد.

 

بازاریابی محتوا چگونه است؟اثر بخش از صفر تا صد

اثربخشی بازاریابی محتوا در وبسایت‌ها بسیار مهم و پر درآمد است.چگونه؟

 انواع روش‌های تبلیغاتی مانند بنرها، آگهی‌های تلویزیونی و… با بودجه‌های کلانی که صرف آنها می‌شود، درصدد افزایش میزان اثربخشی خود هستند. اثربخشی روش‌های مختلف در این روزها به شدت چالش‌برانگیز شده است. مخاطبان با امکانات جدیدی که فناوری در اختیار دنیای بازاریابی و تبلیغات قرار داده است، به دنبال مشاهده روش و اثری چشم‌گیر و جذاب هستند. اما در میان تمام روش‌های بازاریابی و تبلیغات جدید می‌توان به بازاریابی محتوا اشاره کرد. اثربخشی بازاریابی محتوا در این چند سال اخیر به شکل شگفت‌انگیزی بالا و مخاطب‌پسند بوده است.

براساس آمارهای ریز و درشت متفاوت، اخیرا تمام صنایع و کسب‌وکارها حتی صنایع B2B تمایل خاصی به بازاریابی محتوا پیدا کرده‌اند و اثربخشی بازاریابی محتوا روز به روز رو به افزایش است. در ادامه با ذکر مواردی به اهمیت اثربخش بازاریابی محتوا می‌پردازیم، با ما همراه باشید:

پشتوانه‌ای قابل اعتماد با بازاریابی محتوا


بسیار از مردم عادی فکر می‌کنند بازاریابی و تبلیغات به معنای فریفتن مردم و جلب آن‌ها به خرید محصولات است. فریفتن به هیچ عنوان واژه مناسبی نیست. باید بگوییم که این طرز تفکر درباره بازاریابی و تبلیغات حرفه‌ای کاملا اشتباه است. شاید روش‌های سابق بازاریابی و تبلیغات تا حدودی در به وجود آمدن چنین دیدی بی‌تاثیر نبوده‌اند. همین بینش‌ها باعث شده است که بازاریابان حرفه‌ای به فکر تولید روش‌ها و تکنیک‌های جدید و متفاوتی بپردازند. بازاریابی محتوا یکی از این روش‌ها است.

بازاریابی محتوا اعتماد مخاطب و مشتری را جلب می‌کند، اجازه نمی‌دهد که مخاطب احساس فریب‌خوردگی داشته باشد. با در اختیار گذاشتن اطلاعات مفید درباره موضوعات و محصولات مختلف در قالبی غیر تبلیغاتی موجبات جذب مشتری به پایگاه و بستر ارائه‌دهنده را فراهم می‌کند. ارائه اطلاعاتی که مخاطب به آن نیاز دارد و باعث جلب اعتماد او می‌شود گامی‌است بسیار مؤثر در جذب مشتریان.

 

اگر بازاریابی محتوا به درستی طراحی، اجرا و ارزیابی شود، می‌تواند به عنوان مرجعی مهم برای مخاطبان در کسب اطلاعات مختلفی که نیاز دارند بدل بشود. اثربخشی بازاریابی محتوا خیلی بیشتر از آن است که فکرش را می‌کنید. زیرا به کمک آن ضمن در اختیار گذاشتن اطلاعات دقیق و مفید به مخاطب، به شکلی غیرآزاردهنده می‌توانید آن‌ها را به سمت فرایند خرید سوق بدهید. این هدایت کاملا مبتنی بر میل مشتری صورت می‌گیرد و خبری از مداخله‌های آزاردهنده وجود نخواهد داشت.

داستان‌گویی برای افزایش اثربخشی بازاریابی محتوا


داستان‌ها بیش از هر چیز دیگری بر دل و جان مخاطب می‌نشینند. اگر از داستان‌گویی برای محتوایی که ارائه می‌کنید، بهره ببرید بهتر می‌توانید مخاطبان را با خود همراه سازید. داستان‌گویی با تلفیق ابعاد شخصی نویسنده و تجربه‌هایی که داشته است رنگ‌وبویی تأثیرگذارتر هم خواهد گرفت. بسیاری از شرکت‌های معروف از این روش برای بازاریابی کمک می‌گیرند. محتوایی که در اختیار مخاطب می‌گذارند بسیار متنوع است و لزومی ندارد که حتما برای سفارش تولید محتوا فوری به چارچوب یا موضوعی مشخص محدود شد. استفاده از تجارب مختلفی که هر یک ازشرکت‌ها داشته‌اند، می‌تواند در اثربخشی بازاریابی محتوای آن‌ها مفید واقع بشود. بزرگ‌ترین کسب و کارها و شرکت‌ها نیز از داستان‌گویی برای جذب مخاطب کمک می‌گیرند.

هضم داستان‌ها برای افراد ساده‌تر است و علاوه بر ریشه‌های روانشناسی اثرگذاری داستان بر ذهن مخاطب، سریع‌تر میان افراد مختلف پخش می‌شوند.

ارزیابی و سنجش اقدامات در اثربخشی بازاریابی محتوا


برای بالا بردن اثربخشی بازاریابی محتوا باید اهداف خود را دقیقا مشخص کنید. اینکه محتوایی که تولید می‌شود جذاب باشد کافی نیستمحتوای جذاب باید شما را به نتایجی که در نظر دارید، نزدیک کند.
اهداف شما از فروش و بازاریابی در شکل دادن به مسیر محتوا بسیار مؤثر است. اگر نویسنده بهترین محتوا را تولید می‌کند و در ارزیابی‌ها منجر به اثربخشی بازاریابی محتوای‌تان می‌شود، باید از او بیشتر کمک بگیرید. یا سایر روش‌های ارزیابی اثربخشی بازاریابی محتوا و تحلیل مانند شاخص‌هایی که بازدید از سایت، تعداد به اشتراک‌گذاری مطالب و… نشان می‌دهند نیز می‌توانند به عنوان عاملی مناسب در ارزیابی اثربخشی بازاریابی محتوا به کار بروند. برای نمونه گوگل خدماتی برای تجزیه و تحلیل بهتر اوضاع مشاهدت، بازدیدها و ترافیک سایت در اختیار قرار می‌دهد. استفاده از این خدمات بسیار مهم است و در سنجش اثربخشی بازاریابی محتوا نقش مهمی را ایفا می‌کند. باید بدانید که کدام قالب توجه و بازدید بیشتری را به خود جذب کرده است.
مثلا اینفوگرافی‌ها در بعضی از موارد تأثیرگذاری بیشتری دارند. باید این موارد را شناسایی کرد و برای توسعه آن‌ها فرصت، سلیقه و حوصله به خرج داد. استفاده از استراتژی بازاریابی محتوا در صورت طراحی، برنامه‌ریزی، اجرا و ارزیابی صحیح می‌تواند در بلندمدت و با ماندگاری زیاد بازاریابی و فروش را تحت تأثیرات مثبت خود قرار بدهد. بازگشت سرمایه نیز از دیگر اثرات مثبت بازاریابی محتوا است که با در نظر گرفتن آن در چشم‌انداز طراحی بازاریابی محتوا باید قوی‌تر و خوش‌بینانه‌تر عمل کرد.

اصول افزایش اثربخشی بازاریابی محتوا


در استفاده از بازاریابی محتوا باید به انواع محتوا که عرضه می‌کنید توجه کافی داشته باشید. محتوا باید سرراست و صادقانه باشد و تا جایی که ممکن است فاقد تاریخ انقضا باشد. چنین محتوایی از اثربخشی و ماندگاری بالاتری برخوردار خواهد بود. با شناخت و تعریف صحیح اهداف خود، بازاریابی محتوا را پیگیری کنید. نباید اجازه بدهید که محتوای شما از اهداف و برنامه‌های‌تان فاصله بگیرند. یادتان باشد محتوایی اثربخش و تأثیرگذار خواهد بود که شما را به سوی نتایج مثبت و ایده‌آل رهنمون کند.

 

در غیر این صورت اثربخشی بازاریابی محتوا نیز مانند بسیاری از روش‌های دیگر زیرسؤال می رود و نتیجه‌ای برای شما به ارمغان نخواهد آورد.

 اثربخشی بازاریابی محتوا باید به شکل مداوم کنترل و بررسی بشود و حتما کابر پسند باشد. برای این بررسی می‌توانید از ابزارهایی که فناوری در اختیار گذاشته است بهره ببرید و از آن ها تا حد امکان اسفاده کنید

 داستان‌ها بیش از هر چیز دیگری بر دل و جان مخاطب می‌نشینند. اگر از داستان‌گویی برای محتوایی که ارائه می‌کنید، بهره ببرید، بهتر می‌توانید مخاطبان را با خود همراه سازید. داستان‌گویی با تلفیق ابعاد شخصی نویسنده و تجربه‌هایی که داشته است رنگ‌وبویی تاثیرگذارتر هم خواهد گرفت. بسیاری از شرکت‌های معروف از این روش برای

نظارت بر شاخص‌های مختلفی که در مدیریت وبسایت‌ها و جستجوها در اختیار است، به سادگی می‌توان سمت‌وسویی را که برای بازاریابی استفاده کنید، شناخته و در جهت آن اقدامات لازم را پیگیری کنید. مخاطب خود می‌تواند شما را به برنامه‌ریزی‌های آینده و همچنین طراحی‌های مناسب راهنمایی کند. کافی است آنها را به خوبی بشناسید و تحقیقاتی درست داشته باشید. در بازاریابی محتوا هم مانند سایر روش‌های بازاریابی باید شدیدا مخاطب‌سنجی کرد و نبض مخاطبان را زیر دست داشت.

 

تجهیزات و وسایل تولید محتوا

در این مقاله می‌خواهیم پاسخگوی بسیاری از سوالات شما در زمینه تجهیزات تولید محتوا باشیم که بسیار از ما پرسیده می‌شود. به قسمت سخت افزارها و Device هایی رسیدیم که میخواهیم با آن ها محتوا تولید کنیم را معرفی می‌کنیم که شما می‌توانید به کمک این سخت افزارها اقدام به تولید محتوا با کیفیت کنید.


Recorder برای ضبط صدای محتوا صوتی 


اولین چیزی که برای تجهیزات تولید محتوا صوتی نیاز داریم یک Record است که بتوانید به کمک آن صدا را ضبط کنید. یک جایی می روید همایشی کارگاهی و می خواهید Voice با کیفیت داشته باشید. شما یک Voice با کیفیت نیاز دارید پس یکی از گزینه‌های خرید شما می‌تواند مدل UX560 که الان در دیجیکالا قیمتی حدود ۲ میلیون تومان دارد. قیمتش مقداری بالاست اما کیفیت آن خیلی خوب وکار آمد می باشد.

 

مدل دیگری که وجود دارد،ICD_UX560F  است. در بازار می‌توانید این محصول  را با قیمت مناسب‌تری داشته باشید. یک مدل ساده‌تر و قیمت مناسب آن مدل ICD-PX240 است.

ضبط کننده صوتی ICD_UX560F باتری داخلی دارد و با شارژر موبایل هم شارژ می‌شود. این مدل Usb سر خود دارد و نیازی به حمل کابل USB وجود ندارد. در صورتیکه  سه دقیقه این رکوردر را به شارژ بزنید یک ساعت اجازه‌ی رکورد را به ما می‌دهد. در صورتی که باتری داخلی رکوردر به صورت کامل شارژ شود، اجازه‌ی ضبط 60 ساعت به شما داده می‌شود.

یکی دیگر از مزیت های این مدل این است که به راحتی در شب می‌توانید از این دستگاه بدون هیچ محدودیتی استفاده کنید. مدل های دیگر، صفحه‌ای مانند صفحه‌ی ماشین حساب دارند، که استفاده در شب، را محدودتر می‌کنند.


از قسمت بالای رکوردر می‌توانید میکروفون و هدفون به آن متصل کنید.


اگر این رکوردر برای شما قیمت بالایی دارد می‌توانید از رکوردر سونی ICD-240 استفاده کنید.

این رکوردر به دو باتری نیم قلم احتیاج دارد. کیفیت رکورد بالایی دارد و امکان اتصال میکروفون و هندزفری را در اختیار شما قرار می‌دهد. همینطور می‌توانید از اسپیکر آن استفاده کنید.

یکی از امکاناتی که این رکوردر در اختیار شما قرار می‌دهد این است که با استفاده از امکان 4:13  صداهای مزاحم و صدا های ریز را حذف می‌کند. یکی دیگر از امکان‌هایی که دارد، امکان VOI است. زمانی که صدایی نمی‌آید، این رکوردر ضبط نمی‌کند، متوقف می‌شود و زمانی که صدا مجددا پخش می‌شود، این رکوردر، شروع به ضبط مجدد صدا می‌کند.

کیفیت‌های صدایی که این رکوردر ضبط می‌کند SHQ، به معنای super Hight quality است. شما می‌توانید کیفیت ضبط صدا را تعیین کنید و یک حالت SP و حالت l وجود دارد. نیازی نیست که بخواهید صدا را با کیفیت high quaity ضبط کنید. در صورتی که در حالت high quality و با کیفیت SP می‌توانید 170 ساعت رکورد داشته باشید.

فضای Ram آن دو گیگابایت، بیشتر نیست اما بعید می‌دانم شما نیاز به فضای بیشتری داشته باشید. تنها کافی است که شما به فکر باتری برای ذخیره‌سازی صدا باشید. نیاز به دو باتری نیم قلم دارد. امکان حذف نویز را در اختیار شما قرار می‌دهد. خود من از این مدل استفاده می‌کنم. در صورتی که بخواهید هزینه‌ی بیشتری داشته باشید، می‌توانید از ICD-UX560F استفاده کنید. در صورتی که هزینه‌ی آن زیاد بود و نخواستید هزینه کنید، در ادامه می‌گویم که از چه نرم‌افزارهایی می‌توانید استفاده کنید، تا از گوشی به عنوان رکوردر استفاده کنید.

این نکته را به یاد داشته باشید، برای تهیه‌ی رکوردر از دستگاهی استفاده کنید که حالت noise canseling را در اختیار شما قرار دهد. این ویژگی بسیار مهم است که یک رکوردر داشته باشد تا صداهای اضافه را برای ما حذف کند.


لپ تاپ مورد نیاز برای تولید محتوا که بسیار حائز اهمیت است


برای لپ تاپ برند خاصی مطرح نمی‌کنیم که شما الزاما برای تجهیزات تولید محتوا به چنین لپ تاپی احتیاج دارد و فقط چیزهایی که لازم است را برای شما بیان میکنیم. برای Cpu باید دقت داشته باشید که کیفیت آن i7 یا i5 باشد. کمتر از i5 نگیرید که برای شما حداقل چندین سال ماندگاری داشته باشد. حداقل رم 4 گیگ باشد. نرم افزارهایی که بعدا می‌خواهم معرفی کنم، با رم کم، کمی گیر می‌کنند، هنگ می‌کنند. یک نکته‌ای در مورد هارد بگویم. اگر می‌خواهید سرعت کامپیوترتان خوب باشد، معمولا از cpu و رم شاید کم نیاورد. ولی از هارد کم بیاورد. نرم افزارهایی که به هارد خیلی مراجعه می‌کنند، با هارد درگیر هستند، هارد لپ تاپتان را اگر عوض کنید و یک هارد SSD روی آن بگذارید، فوق العاده سرعت لپتاپ شما را بالا می‌برد. هارد SSD با این هاردهای قدیمی خیلی در سرعت اثر دارد. یعنی مثلا اگر ویندوز شما در 5 ثانیه بالا می‌آید، هارد SSD ببندید، شاید در 1 یا 2 ثانیه ویندوز را بوت کند. سعی کنید رم از 4 کمتر نباشد. بالاتر باشد که بهتر است. البته در یک سری نرم افزارها رم 4 گیگ هم کم است. ولی به خاطر هزینه و قیمت‌های بالا، گاهی امکان خرید بالا نیست.

یک مدل ساده که می‌توانم به شما پیشنهاد کنم، ideapad320 AR است که مشخصات زیر را دارا است.

CPU: amd 2.7 G Hz to 3.60 GHz.

رم: 8 gig DDR

هارد: 1 ترابایت. نوع هارد، هارددیسک است. اگر تغییر دهید و SSD کنید خیلی بهتر خواهد شد.

من خیلی روی مدل تاکید ندارم. فقط رم حداقل 4 باشد و سی پی یو، i5 یا i7 باشد. یک نکته دیگر این که یک سری لپتاپ‌ها، صفحه نمایش لمسی دارند. در کارهای حساس شما نمی‌توانید با صفحه نمایش لمسی کار کنید. باید با موس کار کنید. نیازی نیست صفحه نمایش لمسی بگیرید. هزینه اضافه نکنید. چون که دستتان را می‌خواهید به صفحه بزنید، اثر انگشت شما می‌ماند، دائماً باید با یک دستمال آن را تمیز کنید. مخصوصا کسانی که وسواس دارند. در کار ما نیازی نداریم با صفحه لمسی کار کنیم. هزینه اضافی برای صفحه لمسی پرداخت نکنید. اگر هم لپتاپ را زیاد حمل می‌کنید، به وزن توجه کنید. معمولاً روی دو کیلو یا دو و نیم هستند. هر چه وزن سبک‌تر باشد، لپتاپ گران‌تر خواهد شد.


میکروفون برای ضبط پادکست محتوا 


به سراغ میکروفون برای تجهیزات تولید محتوا برویم. در نظرات روی سایت خیلی‌ها می‌پرسیدند که می‌خواهند محتوا تولید کنند نمی‌دانند چه میکروفونی بخرند. اصل ماجرا روی میکروفون هست. یکی از ابزارهای موردنیاز شما که صددرصد واجب است که داشته باشید، یک میکروفون خوب است. چه میکروفونی؟ شما شاید بتوانید بگویید لپتاپ نمی‌خرم، با موبایل همه کارها را می‌کنم. دوربین عکاسی نمی‌خرم، با موبایلم کار می‌کنم. ولی میکروفن جزو واجبات است. برای ابتدای کار میکروفونی که پیشنهاد می‌کنم، میکروفون BY-M1 معروف به بویای m1 است.

 

این مدل از نظر کیفیت صدا عالی است. در حدی که کار شما را انجام دهد خیلی خوب است. قیمت آن حدودا ۱۵۰ هزار تومان است. کیفیت خوب است. برای کار شما که می‌خواهید محتوای صوتی یا تصویری تولید کنید، این میکروفون خیلی میکروفون خیلی خوب است. اگر می‌خواهید کار موسیقی و استودیو موسیقی انجام دهید، باید میکروفون مخصوص بخرید که چند میلیون است. ولی برای تولید محتوا و تجهیزات آن و تهیه کلیپ، برای تهیه فایل صوتی و تصویری که من دارم توضیح می‌دهم، این میکروفون فوق العاده عالی است. 6 متر سیم دارد که می‌توانید به موبایلتان وصل کنید، هم به دوربین فیلمبرداری وصل کنید.

یک دکمه روی این میکروفون قرار دارد که در زیر نشان داده شده است. روی موبایل بگذارید باید روی حالت smartphone قرار دهید. روی دوربین که قرار می‌دهید این دکمه را روی camera می‌گذارید. یک باتری هم دارد که این باتری را در این قسمت قرار می‌دهید. این پیچی است و بازش می‌کنید، از هم جدا می‌شود.

 

این مدل به نسبت قیمتش کیفیت عالی دارد. نیاز نیست میکروفون‌های 500 تومنی و بیشتر بخرید. اگر کار موسیقی انجام می‌دهید و کار حرفه ای، موسیقی مخصوص خودش را باید بگیرید. ولی برای کار شما این میکروفون عالی است. از تهران هم خواستید این میکروفون را از جایی که قیمت مناسب داشته باشد، تهیه کنید، در سایت در قسمت پرسش و پاسخ به من پیام دهید، من به شما آدرس می‌دهم.

این از میکروفون که واجب و لازم است. سایر قطعات را اگر نگرفتید، حتما میکروفون boya M1 را تهیه کنید.

دوربین عکاسی برای تجهیزات تولید محتوا تصویری


دوربین عکاسی که به شما پیشنهاد می‌کنم، canon d550 است. این مدل دوربین الان موجود نیست یعنی شما باید دست دوم این دوربین را بگیرید. مدل دوربین DSLR است و دوربین خیلی حرفه‌ای نیست. دست دوم آن را پیدا کنید حدودا یک تا یک و سیصد تومان است. کار این دوربین خیلی خوب است. خیلی هم گرون نیست، لنز آن قابل تعویض است. قابلیت فیلم برداری دارد. برای شروع کار این دوربین مناسب است. لازم نیست دوربین خیلی حرفه‌ای گران قیمت بخرید.

 

مدل حرفه‌ای‌تر که بخواهم معرفی کنم، canon d5 است که از این مدل حرفه ای‌تر است. ولی خیلی گران‌تر است. با دوربین عکس برداری که تهیه می‌کنید که قابلیت فیلمبرداری دارد، زیاد فیلمبرداری نکنید، چون دوربین عکس برداری، مخصوص عکاسی است. وقتی که با آن زیاد فیلم برداری می‌کنیم، به سنسور آن فشار می‌آید و طول عمر سنسور کم می‌شود. دوربین عکاسی مخصوص عکاسی است. کار اصلی این دوربین، فیلمبرداری نیست و سنسور دوربین شما را خراب میکند. برای فیلمبرداری بهتر است که دوربین مخصوص فیلمبرداری تهیه کنید. این نکته‌ای بود که تفاوت بین دوربین‌های فیلمبرداری و دوربین‌های عکاسی که فیلمبرداری می‌کنند بیان می‌کند.


پرینتر برای چاپ متن محتوا


خیلی می‌پرسند که پرینتر لیزری بخریم یا جوهرافشان؟ کدام بهتر است؟ از نظر استهلاک و هزینه کدام به صرفه‌تر است؟ پرینترهای لیزری هزینه شارژشان خیلی بالاست. برای شما پرینتر جوهرافشان خیلی مناسب‌تر است. ابتدا یک نکته را بگویم. اگر تازه دارید شروع می‌کنید، لازم نیست که پرینتر بخرید. در تیراژ پایین، مثلا 10 الی 20 برگه می‌خواهید پرینت بگیرید، بهتر است بیرون بدهید تا پرینت بگیرند. اگر دیدید که کارتان گرفت، آنگاه پرینتر می‌گیرد و پرینت‌های تعداد بالا را خودتان انجام می‌دهد.

مدل‌های پرینتر که مدنظر من است کامل توضیح می‌دهم که اگر خواستید برای مصرف خانگی یا تجهیزات تولید محتوا پرینت کاغذ یا لیبل روی سی دی استفاده کنید، خدمت شما توضیح می‌دهم.

مدل L850، این پرینتر تقریبا یک میلیون و پانصد هزار بود که الان حدوداً ۵ میلیون تومان است.

توضیحی در مورد پرینترهای جوهرافشان بدهم.

پرینتر جوهرافشان کانن مدل PIXMA G3410. این مدل و مدل‌های به این سبک هستند، اینها کارتریج داخلی کوچک دارند. یک سری از این پرینترها، کارتریج شان جدا می‌شود و تانک روی آن نصب می‌شود. یک سری تانک روی آن نصب نمی‌شود. شما چون می‌خواهید تیراژ بالا پرینت کنید، این نوع پرینترهایی که خودشان کارتریج داخلی دارند و روی آنها تانک نصب نمی‌شود، به دردتان نمی‌خورد. باید پرینترهایی بگیرید که روی آن تانک نصب شود.

 

مدل L850 که گفتم، این خودش تانک دارد و خودتان می‌توانید درش را باز کنید و جوهرش را بخرید و مخزن‌هایش را پرکنید.

 

هر بار که این مخزن‌ها فول شارژ باشند، از 800 تا 1000 تا پرینت می‌زند. البته به عکس شما بستگی دارد.

روی سی‌دی لیبل می‌زند. فلش می‌خورد و خیلی امکانات خوبی دارد. این مدل تانک می‌خورد و تانک دارد. ولی مدل پرینترهایی که تانک نمی‌خورد، به درد کار شما نمی‌خورد. چون کارتریج هایش سریع تمام می‌شوند و باید کارتریج بخرید. به صرفه اقتصادی نیست.

 

مدل T50 ایپسون را بگیرید. این مدل مخزن جدا ندارد ولی می‌توانید روی آن تانک نصب کنید.

 

کارتریج‌های آن، مخصوص خودش هستند. یعنی در دستگاه قرار می‌گیرند. اینها زود تمام می‌شوند و باید زود شارژ کنید. این قسمت را بر می‌دارند و تانک نصب می‌کنند.

پرینتر گرفتید، بگویید روی آن تانک نصب کنند. تانک روی هر مدلی نصب نمی‌شود. سه یا چهار مدل هستند. روی مدل‌های L850، L800، L805 و T50 تانک نصب می‌شود. البته قیمت دیجی کالا بالا است. در بازار قیمت‌ها پایین‌تر هستند. برای ابتدای کار لازم نیست پرینتر گران بخرید. ابتدا شما محصولتان را تولید کنید، فعلا در تعداد پایین که می‌خواهید کاغذ چاپ کنید یا روی سی دی بزنید از خدمات کامپیوتری استفاده کنید. اگر دیدید که کارتان گرفت و نیاز داشتید که خودتان تعداد بالا چاپ کنید، آن موقع صرف می‌کند که یک پرینت T50 خرید کنید. البته بازم باید بگوییم که این تجهیزات تولید محتوا نیاز صد درصدی شما نیست و باید دقت کنید که حتما نیاز دارید یا خیر.


تانک پرینتر


تانک پرینتر به شکل زیر است. این قسمت در پرینتر قرار می‌گیرد و این قسمت بیرون پرینتر است. هر وقت تمام شد بازش می‌کنید و داخل آن جوهر می‌ریزید.

تانک‌های زیر خالی هستند.

شما پرینتری بگیرید که تانک خور باشد. اگر پرینت سیاه و سفید بخواهید بگیرید، باید پرینترهای hp بگیرید. پرینترهای hp بهترین کارایی را دارند و مقاومت بالایی دارند. در بازار مدل hp2035 هست. این مدل ها، مدل‌های اداری هستند. فوق‌العاده مقاومند. تعداد پرینترهایشان زیاد است، اگر سیاه و سفید خواستید که خوب برای شما کار کنند، 2035 یا در این سبک‌ها بگیرید. مدل‌های دیگری هم هستند که مخزن کوچک‌تر دارند و جای کمتری می‌گیرند. تعداد پرینت کمتری دارند. برای خانگی مدل‌های کوچک‌تر مانند 1020 مناسب است.

این مقاله ادامه دارد که به زودی برای شما بارگذاری خواهد شد.

 

استراتژیست محتوا کیست و چه مهارت هایی باید داشته باشد؟

سالی که گذشت در زمانی که مطلبی را در خصوص استراتژیست محتوا سرچ می‌کردم به آماری از سایت contentmarketing‌institute  مواجه شدم که شاید شما نیز با این سایت آشنایی دارید


 چون که معتبرترین سایت بازاریابی محتوا است. 

آماری که من دیدم و مشاهده کردم آمار بسیار ناراحت کننده و تکان دهنده‌ای برایم بود. در آن مطلب نوشته شده بود حدود ۸۰ درصد تولید محتوا در وبسایت‌های مختلف صفر درصد بازدیدکننده دارند.

 به عبارتی ۸۰ درصد از محتوای تولیدی در عمل اصلا دیده نمی‌شود و این قضیه من را بسیار ناراحت کرد و باعث شد تا دیدگاه من نسبت به محتوا تغییر کرده و دغدغه مند شوم. دغدغه اصلی من این شد که یک کسب و کار چگونه می‌تواند محتوای خود را در مسیری قرار دهد که مخاطب با آن برخورد کرده و آن را بخواند. پیش از آغاز بحث استراتژی محتوا چند متنی را که از گوگل ترند جستجو کرده ام با شما به اشتراک خواهم گذاشت. در سایت گوگل ترند دو عبارت content marketing ( بازاریابی محتوا ) و content strategy ( استراتژی محتوا ) را جستجو کردم و این نمودارهایی که مشاهده می‌کنید نشان می‌دهد که هر دوی این عبارات روند رو به رشدی دارند.

 

Content strategy در همین روند 5 ساله‌ای که در نظر گرفته‌ام در حال افزایش یافتن است این دو عبارت را به زبان فارسی جستجو کردم. در زبان فارسی کلمه تولید محتوا بیشتر از بقیه جستجو شده بود که جستجوی معادل انگلیسی آن به این میزان نبود. نمودار قرمزی که در مقابل شما قرار دارد یک نمودار عادی است.

 

اما در جستجو بازاریابی محتوا و استراتژیژیست محتوا هیچ روند مشخصی به چشم نمی‌خورد، در واقع آن دو نمودار زرد و آبی که در قسمت پایین مشاهده می‌کنید کم و زیاد می‌شوند و چیزی از آنها مشخص نیست. از این نمودارها چه چیزی را متوجه می‌شویم؟ متوجه می‌شویم چیزی به نام استراتژی محتوا و حتی استراتژیست محتوا هنوز هم در میان کسب و کارهای مختلف به عنوان مقوله‌ای جدی در نظر گرفته نمی‌شود. به گونه‌ای که انگار همه در صدد تولید محتوا هستند اما به این مساله فکر نمی‌کنند که این محتوای تولید شده خوانده می‌شود یا خیر و اصلا هزینه‌ای که افراد برای تولید محتوا صرف می‌کنند اقتصادی و به صرفه هست یا نه.

استراتژی و استراتژیست محتوا کیست؟وچه کاری انجام می دهد؟


برای استراتژی محتوا تعریف ساد‌ه‌ای وجود دارد؛ آقای جک ولش که مدیر جنرال موتورز هست اینگونه می‌گوید که استراتژی یعنی تصمیم گیری‌های شفاف و دقیق برای رقابت با دیگران.

 

مساله مهم و برجسته در این میان بحث تصمیم گیری و رقابت است. من اگر بخواهم به شخصه تعریف ساده و شفافی از استراتژی محتوا داشته باشم باید اینگونه بگویم: «استراتژی محتوا به این معناست که چه زمانی، کجا و به چه شیوه‌ ای محتوای خود را منتشر نمایید تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد

استراتژیست محتوا چه نقشی دارد؟

حالا به این مساله بپردازیم که استراتژیست محتوا چه نقشی در یک سازمان ایفا می کند. در کل زمانی که بحث به طراحی استراتژی محتوا می‌رسد تمام افراد فعال در کار مارکتینگ دارای نظر و عقیده هستند؛ از مدیر گرفته تا مثلا بچه های تیم سوشال مدیا هم در این امر صاحب سبک می‌شوند! در این صورت هیاهویی به پا می شود که در نهایت می‌بینید محتوا تولیدی شما در مسیر دلخواه قرار نگرفته و نداشتن استراتژی باعث هدر رفت تمام هزینه‌های شما می‌گردد. به عنوان مثال چند ماه گذشته من از سوی یک شرکت آرایشی کاری گرفته بودم که از من ۳۰ تا ۴۰ محتوا با کلمات کلیدی درخواست کرده بود و اولین چیزی که به آن اشاره کرد این بود که تعداد واژگان این محتواها نباید از 800 کلمه بیشتر باشد. وقتی دلیل را جویا شدم به من گفتند که تیم سئو چنین چیزی را از آنها خواسته. از سوی گروه فنی نیز یک مجموعه دستورالعمل‌هایی وجود داشت که اصلا دلیل روشنی برای آنها وجود نداشت و حتی با استدلال شخصی خود نیز ارتباطی بین آن موارد و تصویر برند مشاهده نکردم. سه چهار محتوا تولید کرده و برای آنها ارسال کردیم. محتوا را به ما بازگرداندند و ایرادشان این بود که در این محتواها عناوین اصلی کلمات کلیدی را در خود ندارند. آنها را اصلاح کرده و دوباره برایشان فرستادیم. این بار مدیر فنی ایراد گرفته بود که تیترهای اصلی خلاقیت چندانی ندارند. در نهایت پس از یکی دو ماه آن پروژه با مجموعه محتوایی بی کیفیت و ساده به اتمام رسید.

کاری که استراتژیست محتوا انجام می‌دهد این است که با این چهار تیم – مدیر کسب و کار، تیم مارکتینگ، متخصص سئو و کارشناسان تولید محتوا در ارتباط است. نکات لازم را از هریک از آنها دریافت کرده و در نهایت یک سند استراتژی محتوا تولید می نماید.

 

به طور کلی، استراتژیست محتوا باید به این سوالات پاسخ دهد: محتوا چگونه به کسب و کار کمک خواهد کرد؟ وضعیت فعلی به چه صورت است؟ نقاط ضعف کار چیست؟ چرا تمام محتواهای تولیدی ثمربخش نیستند و بر میزان بازدید ما تاثیری ندارند؟ چرا محتوای کسب و کار به اشتراک گذاشته نمی‌شود و مهم‌تر از همه اینکه بودجه را به چه قسمت‌هایی باید اختصاص داد و آیا محتواهای مجزای ما در کل به خوبی عمل می‌کنند و تصویر مشخصی از برند دارند یا خیر. حالا یک استراتژیست محتوا چطور باید به تمام این سوالات پاسخ دهد و با تمام این گروه‌ها در ارتباط بوده و در نهایت یک سند استراتژی را تولید نماید؟

مراحل تهیه سند محتوایی توسط استراتژیست محتوا

۹ مرحله وجود دارد که خوب مرحله نهم ضروری نیست. چیزهایی که من در این مدت به دست آوردم و با استراتژیست ها صحبت کردم باید در یک سند استراتژی وجود داشته باشند.

 

مراحل کار استراتژیست محتوا

مورد اول بخش هدف است که شاید در یک نگاه خیلی ساده و بدیهی به نظر بیاید. اما جالب است بدانید که بیش از ۹۵ درصد تولیدکنندگان محتوا اصلا به این مساله بدیهی توجهی نمی‌کنند.

۱- تعیین هدف محتوا

این مساله زمانی که با نویسنده‌های دور کار در ارتباط باشید سخت‌تر هم می شود. به طور مثال شخص بنده زمانی که به صورت دورکاری فعالیت می‌کردم وقتی سفارشی می‌گرفتم پیش خود اهدافی برای آن متحوا تصور می‌کردم. اصلا فکر نمی‌کردم که هدف باید در راستای استراتژی کلی شرکت باشد. توجه کنید اولین چیزی که هدف را مشخص می کند استراتژی کسب و کار است.

سپس بر اساس استراتژی کلی شرکت و هدفی که ایجاد شده سه معیار کمی وجود دارد که باید توجه کنید و حتما قابل اندازه گیری باشند. با گوگل آنالیتیکز معیارهای زیادی را می‌توانید به دست بیاورید. معیار کمی حتما باید با استراتژی در ارتباط باشد و تعداد آن هم نباید زیاد باشد چرا که نمی‌توانید به ده مساله رسیدگی کنید و پس از گذشت یک ماه همه را سنجیده تا ببنید چقدر از مسیر را درست پیش رفته‌اید.

 

مورد سوم هم که موردی بدیهی است اما بسیاری از نویسندگان محتوا به آن توجهی ندارند.  فکر کنید محتوا کار طنز نویسنده‌ای بسیار قوی است و قصد دارد برای تمام کسب و کارها با زبان طنز مطلب تولید کند یا فردی که لحنی جدی و رسمی داشته و می‌خواهد برای تمام محتواها از همین لحن استفاده کند که خوب این موارد اصلا با تصویر برند هماهنگ نمی‌شوند.

۲- بررسی رقبای محتوایی

پس از تعیین هدف باید رقبای خود را زیر ذره بین بگذارید. در صورتی که قصد بررسی رقبا تنها از منظر محتوا را داشته باشید باید بدانید که این کار اصلا ساده نیست. چرا ساده نیست‌؟ به این خاطر که محتوا با بخش social media، سئو و مواردی این چنینی مفاهیمی هستند که در هم گره خورده‌اند. به نظر من شما می‌توانید با کمک بچه های سئو، مارکتینگ یا هر کس دیگری که در این حوزه دخیل است تحلیل‌های جامعی از رقبا به دست بیاورید. مهمترین مساله فهمیدن نقاط قوت و ضعف رقبا است. یعنی کجا خوب عمل کرده و کجا عملکرد ضعیفی داشته و یا اصلا کاری نکرده اند. که این مساله می تواند موقعیت خوبی برای شما ایجاد نماید.

 

۳- کلمات کلیدی هدف محتوا

مساله بعدی تعیین کلمات کلیدی است. که البته تمام افراد در این زمینه معمولا با قوانین سئو آشنایی دارند و حتی مقالات مهمی هم در مورد کلمات کلیدی وجود دارند که می‌توان از آنها برای آشنایی بیشتر استفاده نمود.

 

۴- طراحی پرسونای مخاطب

بخش بعدی بخش مهم پرسونای مخاطب است. من خود همیشه در طراحی پرسونا مشکل داشتم چرا که این مفهوم برای من گنگ و مبهم بود. سال گذشته فرمی برای پرسونا تهیه کردیم و تمام سوالاتی که برای تولید پرسونا مهم بود را در آن نوشتیم. آن را برای مشتری ارسال می‌کردیم و آنها پس از پر کردن فرم آن را به ما بازمی گرداندند و ما بر اساس پاسخ هایی که به سوالات داده بودند پرسونا را طراحی می‌کردیم. مشکلی که در این میان وجود داشت این بود که بیشتر مشتری‌ها آنچه دوست داشتند را می‌نوشتند. این را زمانی متوجه شدم که در یکی از پروژه ها با تیم فروش در ارتباط بودم.

 

کسی که آن پروژه را سفارش داده بود فرم پرسونا را به گونه‌ای پر کرده بود که یک مشتری پولدار را در نظر داشت. اما بر اساس آنچه تیم فروش می‌گفت بیشتر مشتری‌ها از طبقه متوسط بودند. پس این یک دغدغه است که پرسونا یک مشتری فرضی برای شما است. ولی باید بدانید شما بر اساس ایده آل خود پرسونا طراحی نمی‌کنید. برای طراحی پرسونا راه های زیادی وجود دارد مثل پرسشنامه که از طریق ایمیل، پیام کوتاه، تلفن یا حتی حضوری انجام شود. از social media هم می‌توانید استفاده کنید. در بخش audience گوگل آنالیتکیز نیز آماری وجود دارد. من در مورد پرسونا به پنج ویژگی رسیدم که شما باید نیازها، علایق، خواسته ها، ترس ها و ناکامی ها، سوالات و چالش‌های مشتری را در نظر بگیرید که بخش ترس‌ها و دغدغه‌ها برای کسب و کارتان بسیار مهم است.

۵- تعیین کانال های ارتباط محتوایی

پس از تعیین هدف و طراحی پرسونا و بررسی رقبا، کار اصلی استراتژیست محتوا آغاز می شود یعنی مشخص کردن کانال‌های توزیع و اینکه متناسب با این کانال‌ها چه محتوایی-عکس، فیلم یا نوشته- چطور و کجا منتشر شوند. کانال‌های توزیع بسیارند مثل اینستاگرام؛ تلگرام، لینکدین و … . و این کانال‌ها به خوبی باعث تقویت یکدیگر می‌شوند. در ایران به ندرت دیده می شود که کسب و کاری از تمام کانال‌های موجود به خوبی بهره ببرد و همه آنها را به طور همزمان به کار بگیرد. خیلی از کسب و کارها یک محتوای یکسان را در تمام کانال ها توزیع می‌کنند. شرکتی که در آن کار می‌کردم صفحه لینکدینی داشت که در بخش فرهنگ سازمانی عملکرد خوبی داشت. این شرکت وبلاگی هم داشت. آنچه به ذهنم رسید این بود که ما می‌توانیم خیلی راحت از لینکدین به بلاگ محتواهایی را انتقال داده یا از بلاگ در لینکدین ارتباطاتی ایجاد نماییم و این دو کانال به خوبی با یکدیگر کار کنند.

در کل اگر کسب و کار خود را بررسی نمایید متوجه می‌شوید که خیلی از کانال‌ها می‌توانند رابطه خوبی با یکدیگر داشته باشند.

 

در صورتی که کارتان کوچک باشد این کار راحت‌تر خواهد بود و در صورتی که کسب وکار بزرگی داشته باشید باید جلساتی با بچه‌های تیم برقرار کنید و در مورد چگونگی ارتباط کانال‌ها با هم به بحث و تبادل نظر بپردازید.

۶- بررسی محتوای موجود

مساله دیگر بررسی محتواهای کنونی است. این مورد برای کارهایی که در زمینه محتوا بسیار فعال بوده و حال چند سالی است که در حال فعالیت هستند اهمیت بسزایی دارد. بسیاری از کسب وکار‌های ما اصلا سند استراتژی محتوا ندارند و شما نمی‌دانید کار از کجا شروع شده و افرادی که به تازگی وارد سازمان می‌شوند باید از اول استراتژی را طراحی نمایند. حالا این مساله باعث می‌شود که شما شش محتوا با یک کلمه کلیدی در وبلاگ دارید که این قضیه نه تنها از نظر سئو کپی به شمار میآید بلکه از ارزش صفحات نیز می‌کاهد چرا که کلی محتوای بدون استفاده در سایت موجود است.

مساله بعدی این است که می‌توانید زمان کمی صرف کرده، مطالب را ویرایش کنید و دوباره از همان محتوا استفاده نمایید و زمان خود را بر روی بخش‌های کار نشده بگذارید. باید زمان زیادی به بررسی محتوای فعلی اختصاص داده شود.

۷- تهیه تقویم محتوا

مرحله بعدی تقویم محتوا است. از نظر من بهتر است تقویم محتوا به صورت ماهانه تنظیم شود. اگر تقویم محتوا به صورت هفتگی باشد زمان کافی برای برنامه ریزی وجود ندارد و اگر سه ماهه هم انجام شود تحلیل و بررسی آن کمی مشکل خواهد شد. وقتی به صورت ماهانه باشد شما محتواهایی دارید که بر اساس کلمات کلیدی هستند و شاید محتواهایی آموزشی و مرتبط با خدمات وجود داشته باشد که می‌توانید هر دو ماه یا سه ماه یک سری محتوای چالشی داشته باشید که یک سری سوالات اساسی کاربران و یا باورهایی که در حوزه ای وجود دارد را به چالش بکشید.

 

۸- مشخص کردن معیارهای سنجش، تحلیل و ارزیابی محتوا

مرحله بعدی مرحله سنجش و ارزیابی و آنالیز است که ابزارهایی مثل گوگل آنالیتیکز و گوگل سرچ دارد و کارها و خلاقیت‌هایی هم هست که می‌توانید انجام دهید. به طور مثال، من مدتی برای یک برند آدامس تولید محتوا می‌کردم و کلمات کلیدی آن پویا بودن و می‌توان گفت شعارهای مجموعه بود. بعد از سه ماه می خواستم ببینم افراد چقدر این برند رو با این صفات می‌شناسن. یک استوری گذاشتم با این سوال که اگر بخواهید این آدامس را توصیف کنید چه گونه این کار را خواهید کرد. از 300 یا 400 پاسخی که به دستم رسید تقریبا 60 درصد افراد از همان صفات برای توصیف آدامس استفاده کرده بودند.

۹- برنامه ریزی برای درگیر کردن مخاطب

مرحله بعدی برنامه ای برای درگیر کردن مخاطب است و دیدن آن در سند استراتژی الزامی نیست. اما UGC است که امروزه کارها زیاد به سمت آن می روند. فارغ از تمام کارهایی که برای برندینگ کار خود انجام دادید user generated content قدرت بسیار بالایی دارد و محتوایی است که توسط کاربران شما تولید میشود. تاکنون دو یا سه نمونه خوب از UGC دیده‌ام که یکی از آنها آدامس five بود. در بسته‌های آدامس یک گزینه جرات یا حقیقت وجود داشت و هر کدام را که انتخاب می‌کردید سوالی از شما پرسیده می‌شد و از شما باید تا آن سوال را با همان هشتگ در اینستاگرام منتشر می‌کردید. پس از بررسی هشتگ دیدم که حدود 3000 محتوا توسط کاربران با همان هشتگ تولید شده بود.

مساله بعدی EGC) employee generated content) هست یعنی محتوایی که توسط کارمندان شما تولید می شود. چنین چیزی برای همه کسب و کارها توصیه نمی شود اما کارمندان شما وفادارترین افراد به برندتان هستند و این کار باعث رشد فردی خود آنها و همچنین کسب و کار می‌شود.

خوب استراتژی محتوا خیلی زود جواب نمی‌دهد و افرادی هم که در پی جواب سریع هستند اغلب به استراتژیست محتوا مراجعه نمی کنند. استراتژیست باید اعصاب پولادینی داشته باشد تا بتواند با تمام بخش‌ها برخورد کند و ارتباط برقرار داشته باشد.

ویژگی های شخصیتی استراتژیست محتوا

باید قدرت متقاعد سازی داشته، خلاق و با حوصله باشد، چرا که در بخش آنالیز هم به خلاقیت نیاز است. روابط عمومی بالایی داشته باشد و به خوبی سخنان همه را بشنود. در مورد متقاعد کردن در وهله اول باید بتواند مدیر کسب وکار را متقاعد کند. هر چه مستندتر صحبت کنید و از امکانات بالقوه شرکت، از نقاط ضعف‌ها و  راه حل‌ها صحبت کنید می‌توانید در استراتژی محتوا موفق‌تر باشید و هزینه و بودجه بیشتری دریافت کنید.

 

مهارت های یک استراتژیست محتوا

مهارت‌هایی که یک استراتژیست محتوا به آنها نیاز دارد در وهله اول شناسایی خوب محتوا است. حتی به روش‌های مدیریت محتوا نیز باید آگاهی داشته باشد. نگاه نقادانه لازم است و او باید قادر به استخراج داده بوده و از همه مهم‌تر قدرت تحلیل داشته باشد. به ویرایش و نگارش زبان فارسی مسلط و از قدرت حل مساله برخوردار باشد.

 

در کل استراتژیست باید دیدی کلی از تمام روش‌های موجود در مارکتینگ داشته باشد. و در نهایت آنچه دراین مدت دریافتم این بود که اگر هزینه های بخش تولید محتوا کم شود و بیشتر با استراتژی محتوا حرکت کنیم نتیجه خیلی بهتری خواهیم گرفت.

 

محتوا نویسی سایت شامل چه مواردی می‌شود؟

وقتی صحبت از محتوا نویسی سایت می‌شود، یاد بازاریابی محتوا و اهمیت روزافزون آن میفتیم. 

این مباحث طی چند سال اخیر به شدت جذاب و پرطرفدار شده است و به نظر می رسد این محبوبیت ادامه خواهد داشت

راه اندازی یک وب‌سایت پرمخاطب دغدغه بسیاری از مدیران شده است. از آژانس‌های مختلف تولید محتوا مثل خود ما گرفته تا استخدام عناوین شغلی جدید هم‌چون کارشناس تولید محتوا، استراتژیست تولید محتوا و… در سازمان‌ها، همه برای پاسخ به این دغدغه است. راه‌اندازی یک سایت پرطرفدار و درآمدزا علاوه بر مباحث فنی، نیازمند مطالبی با ارزش است. در این مقاله به اهمیت و ارزش محتوا و انواع آن در سایت خواهیم پرداخت.




محتوا نویسی سایت شامل چه مواردی می‌شود؟


برخی به اشتباه محتوای سایت را با نوشتن یک‌سان در نظر می‌گیرند. اگرچه هنوز مقالات جایگاه اصلی را در جذب مخاطب به ویژه از موتورهای جست‌و‌جو دارد. اما امروزه محتوای سایت شامل موارد دیگری نیز هست.

از متن مقالات، مانند آن‌چه اکنون در حال مطالعه آن هستید، تا متن کلمات لینک‌ها و دکمه‌ها، عناوین بنرها، تصاویر و… همگی جزوی از محتوای سایت محسوب می‌شود. به طور کلی تمامی محتوای سایت به سه بخش زیر قابل تقسیم است:


محتوای متنی (Textual): شامل مقالات، متن توضیح خدمات، توضیح محصولات و

محتوای بصری (Visual): شامل بنرها، تصاویر، ویدیوها، رنگ‌بندی و….

محتوای شنیداری (Aural): شامل پادکست، توضیحات صوتی در مقالات، صدای اعلان‌ها و


تمامی این‌ها مواردی است که کاربر برای ارتباط برقرار‌کردن با شما با آن مواجه می‌شود. توجه به کیفیت و هم لزوم بهبود مستمر و پایش آن‌ها امری الزامی برای توسعه وب‌سایت شما است.


چرا امروزه ارزش محتوانویسی تا این حد افزایش یافته است؟


تک ‌تک کلمات و جملاتی که در یک وب‌سایت به کار می‌رود، بر چهره سازمان و کسب‌‌و‌کار شما اثرگزاراست.

 در گذشته سازمان‌ها از طریق بازاریابی مستقیم و ارتباط کلامی و بصری با مخاطب خود ارتباط برقرار می‌کردند. میزان اثربخشی این ارتباط تا حد زیادی وابسته به توانایی‌های فرد در اصطلاح بازاریاب داشت. 

اما امروزه با رشد عمیق تکنولوژی وب، چهره سازمان از طریق محتوای سایت به نمایش گذاشته می‌شود.

 

با انبوهی از اطلاعات، تنها فرصتی کوتاه برای یک وب‌سایت برای جلب نظر مخاطب خود وجود دارد. این مساله در زمینه فروش آنلاین بیش‌تر به چشم می‌آید. زمانی که کاربر از طریق موتور جست‌و‌جو یا تبلیغات به صفحه محصول شما برسد، تنها چند ثانیه فرصت دارید تا او را تحت تاثیر قرار دهید. این‌جاست که مقوله نوین و جدیدی در بحث محتوا نویسی سایت مطرح می‌شود که به تجربه کاربر مشهور است.

تجربه کاربر یا UX به مجموعه اقدامات و طراحی‌هایی در محتوا گفته می‌شود که تعامل کاربر با سایت را افزایش دهد. این تعامل می‌تواند شامل مطالعه بخش بیشتری از مطالب، کلیک رو دکمه‌ها، رفتن به صفحه تماس، پخش ویدیو و یا در بهترین حالت، خرید محصول باشد. این موضوع در جذب مشتری در درازمدت نیز موثر است. چراکه ممکن است یک مشتری از کانال‌های بازاریابی گوناگون به شما دسترسی پیدا کند. لذا شناخت مخاطب و نحوه اثرگزاری و هدایت وی در سایت برای هریک نیز متفاوت است.


اهمیت بالای محتوای تصویری و صوتی که به آن توجه نمی‌شود!


محتوای تصویری و صوتی بخشی جدایی‌ناپذیر از دنیای امروز وب است. تصاویر، ویدیو‌ها، صداها و.. همه می‌توانند بر تجربه کاربر تاثیرگزار باشند. امروزه ترکیب کردن انواع محتوا، به به ابزاری کارا در خلق محتوای سایت تبدیل شده‌است.

اگر تصور می‌کنید متن شما نمی‌تواند به طور کامل مطلب را به مخاطب برساند، از یک توضیح صوتی استفاده کنید. هم‌چنین علاوه بر تولید ویدیو که امروزه بسیار رواج دارد، مواردی مثل اینفوگرافی و توضیحات تصویری نیز بسیار کاربردی است.

یک محتوای اثربخش به طور هوشمندانه انواع محتوای متنی، صوتی و تصویری را با یک‌دیگر ادغام می‌کند.

 

صدای اعلان‌ها، مانند صدای بخش پشتیبانی و تماس در گوشه سایت، می‌تواند توجه مخاطب را به خودش جلب کند. در گدشته مرسوم بود در وبلاگ‌ها موزیک پخش شود. این کار امروزه منسوخ شده است. اما استفاده هوشمندانه از صوت، هنوز به شکل گسترده نتوانسته جایگاه خود را در بین تولید‌کنندگان محتوا بیابد. لذا پیشروی و خلاقیت در این زمینه می‌تواند ضامن موفقیت چشم‌گیری برای وب‌سایت‌ها باشد.

در استفاده از تصاویر نیز هوشمندانه عمل کنید. هم‌سان بودن طراحی تصاویر در نسبت و ابعاد، موضوعی است که توجه مخاطب را به خودش جلب می‌کند. چنان‌چه امکان عکاسی اختصاصی برای محتوای خود داشته باشید، میزان اثربخشی به طور چشم‌گیری افزایش پیدا می‌کند.


بایدها و نبایدها در تهیه محتوای متنی مقالات سایت که باید آن ها رعایت کنید


از کپی‌برداری جدا پرهیز کنیدمحتوای موثر برای هر کسب‌و‌کار باید شامل موارد واقعی از حقایق همان سازمان باشد. لزوم تهیه محتوای تالیفی برای یک وب‌سایت که پیام‌ها و اهداف حقیقی مجموعه را نمایان کند امری بسیار موثر در تبدیل مخاطبین به مشتریان شما است.


از جمله‌بندی بلند و سنگین خودداری کنیدزمانی در حدود 10 قرن پیش، استفاده از کلمات سنگین به ویژه کلمات عربی، مزیت محسوب می‌شد. امروزه کاربران به دنبال سادگی متن هستند. ساده و کوتاه بنویسید. از کلمات پیچیده استفاده نکنید. هم‌چنین سعی کنید طول پاراگراف‌های خود را نیز کوتاه نگه دارید.


از تکرار یک مطلب پرهیز کنیدتکرار یک مفهوم با جمله‌بندی و کلمات جدید، ارزشی برای مخاطب ایجاد نمی‌کند. به جای این کار، سعی کنید تنوع مطالب در حوزه عنوان مطلب مورد بحث را افزایش دهید.


مخاطب خود را فراموش نکنیدنیازهای کاربران سایت را به خوبی شناسایی کنید. این کار را می‌توانید از طریق تحلیل کلمات کلیدی ورودی سایت انجام دهید. سعی در تولید محتوا منطبق بر این نیازها داشته باشید.


متن لینک‌ها را هوشمندانه انتخاب کنیدیکی از مهم‌ترین موضوعات در زمینه نوشتن متون، لینک‌گذاری در متن است. لینک‌ها روی کلمات، کاربران را به مقالات و صفحات دیگر راهنمایی می‌کند. هم در نوشتن به گونه‌ای بنویسید که مطالب دیگر را پوشش دهید. هم در انتخاب کلمات لینک‌ها، با هدف افزایش نرخ کلیک (CTR) گام بردارید.


از امکانات وب بیشترین استفاده را کنید: در یک صفحه وب با استفاده از زبان طراحی CSS امکان پیاده‌سازی هر نوع شکل و شمایلی وجود دارد. در صورت نیاز از این امکانات (مثل قطور کردن متن، رنگ‌بندی‌ها، تورفتگی‌ها، لیست‌ها و…) برای افزایش جذابیت مقالات بهره ببرید.


هر پاراگراف را به یک موضوع مشخص اختصاص دهید: در هر پاراگراف فقط یک ایده باید وجود داشته باشد. هر پاراگراف باید با یک موضوع شروع شود، و سپس بدون اضافه‌گویی یا بیان اطلاعات غیر‌ضروری درباره آن موضوع ادامه و پایان یابد.


به اهمیت سئوی مطالب دقت داشته باشیدبسیاری از مطالب نوشته‌شده برای یک وب‌سایت به هدف رتبه‌گیری از موتورهای جست‌و‌جو تهیه می‌شود. باید در تک‌تک جملات خود به این موضوع دقت کنید. استفاده درست و به اندازه از کلمه کلید اصلی و هم‌چنین کلمات کلید مرتبط را همواره مد نظر قرار دهید.


سرتیترهای داخلی جذاب استفاده کنیدبه همان میزان که تیتر اصلی مطلب، نرخ کلیک شما را افزایش می‌دهد، سرتیترهای داخل مقاله نیز مهم است. بسیاری از کاربران عادت به بررسی تیترها در ابتدای ورود به مقالات دارند. از نوشتن عبارات ساده یا صرفا کلمات کلید در این قسمت خودداری کنید.


متن تهیه‌شده را چندین بار بررسی کنید: وجود غلط املایی یا نگارشی ضربه جدی به اعتماد کاربران است. به این دلیل، الزامی است متن خود را چند بار مطالعه کرده، اشتباهات نگارشی و املایی آن را اصلاح کنید. اگر از املای کلمه‌ای مطمئن نیستید، حتما املای صحیح آن را با جست‌و‌جو پیدا کنید.


کلام آخر: محتوا نویسی سایت

 

تهیه محتوای خلاق و جذاب امروز به ابزاری مهم برای جذب مشتری از طریق سایت تبدیل شده‌ است. انواع محتوای متنی، تصویری و صوتی باید به شکل خلاقانه برای این منظور با هم ترکیب شوند. لزوم توجه به سلیقه و نیاز مخاطبین و هم‌چنین توجه دقیق به اصول نگارشی و سئو از عوامل موثر در خلق محتوای مناسب برای سایت است. هم‌چنین استفاده از محتوای تصویری و رنگ‌بندی هوشمندانه برای سایت که هویت و چهره سازمان را در ذهن کاربر تثبیت کند از دیگر عوامل مهم در تولید محتوای مطلوب سایت قلمداد می‌شود.